داشتم مطلبی را دربارۀ تشیع جنازۀ #رابرت_موگابه دیکتاتور سابق زیمباوه میخواندم که چند روز قبل در سن ٩۵ سالگی درگذشت ، تابوت او با پرچم زیمبابوه و در یک مراسم نظامی رسمی وارد استادیوم ملی این کشور شد در حالی که مردم حاضر در استادیوم ملی #هراره در شعاری آهنگین میخواندند : وقتی شما رفتید، نان یک دلار بود !!! یکی از افراد حاضر در استادیوم در این باره میگوید : زمانی که ما علیه موگابه راهپیمایی کردیم نان کمتر از یک دلار بود اما اینک نان حدود 9 دلار شده ، من اینجا هستم تا بگویم آقای رئیسجمهور موگابه متاسفم شما مرد خوبی بودید و ما فکر میکردیم بدون شما وضعیتمان بهتر میشود اما همهچیر به بدتر تغییر کرده است !!! ... مشخصه زیمباوۀ موگابه «تقلب انتخاباتی» ، «ویرانی اقتصادی» ، «محو مخالفان» و حکومت با «مشت آهنین» بود پس چرا مردم باید دلتنگ چنین ویرانگری شوند ؟؟
در جریان اعتراضات تابستان گذشته در عراق که به دلیل مشکلات معیشتی و پایین بودن کیفیت خدمات عمومی انجام شد و در جریان همان تظاهرات کنسولگری ایران در بصره را آتش زدند شنیدن یک شعار تعجب بسیاری را برانگیخت چون جوانان و تظاهرکنندگان اینبار در تمجید از صدام شعار باورنکردنی «الله اکبر؛ صدام حسین» را سر داده بودند و این شعار به مخاطب القا میکرد که صدام یک میهنپرست واقعی بود که قلبش برای آسایش عراق میتپید درحالی که سر دادن این شعار توسط جوانان عراق بخاطر عملکرد خوب صدام نیست بلکه عملکرد افتضاح نظام جدید عراق آنها را دلتنگ دیکتاتوری کرده که ملت عراق در سرتاسر دوران حکومتش درگیر تحریم و جنگ بودند و کوچکتریت مخالفت با او پاداش مرگ داشت
چهل سال قبل خاندان حکومت سوموسا دیکتاتور نیکاراگوئه رسوا و بیاعتبار شد و یک انقلاب مردمی به عمر این رژیم پایان داد و رئیس جمهور منفور نیکاراگوئه در پی شلیک موشک از سوی یک شلیک کنندۀ ناشناس در هواپیمای خود تکه تکه شد اما آیا این پایان ماجرا بود ؟ خیر چون چند دهه بعد نیکاراگوئۀ آزاد شده از شر دیکتاتوری چنان وضع آشفته و ویرانی داشت که ناکارآمدی حکومت ، فساد ، جنگهای داخلی و استبداد رهبران باعث شد تا مردم نیکاراگوئه به یاد دوران خوش گذشته بیفتند و اینبار خودشان پسر سوموسا را بهعنوان رئیسجمهور انتخاب کنند یعنی دیگر نام خانوادگی سوموسا نه تنها وبال گردن نیست بلکه حالا الهام بخش مردمی شده که آرزوی پیشرفت و توسعه کشورشان را دارند و گمان میکنند این کار فقط از عهده کسی بر می آید که ژن حکمرانی را از اجدادش به ارث برده باشد
وجود چنین دیدگاههایی در کشورهای دیکتاتورپرور که حاکمان با مشتی آهنین حکومت کرده و میکنند چندان عجیب نیست چون مردم این مناطق گمان میکنند که مشکلات آنها با آمدن یا رفتن اشخاص حل میشود در حالی که مشکل اصلی خودشان هستند . از قرن بیست و یکم بهعنوان «عصر دموکراسی» یاد میشود یعنی بدون حمایت مردم هیچ قانونی قطعیت اجرا شدن را ندارد و هر حکومتی پتانسیل تبدیل شدن به استبداد مطلقه را دارد دموکراسی ، آزادی ، برابری زن و مرد ، حقوق بشر ، حق انتخاب ، آزادی اندیشه ، دوست داشتن حیوانات ، همه و همه فقط موضوع مهم یک میلیارد از جمعیت کره زمین است وگرنه شش میلیارد باقیمانده مانند میکروب در این سیاره تنها سعی میکنند زنده بمانند ، غذا به دست بیاورند ، از سرما و گرما نمیرند و نیاز جنسی شان را تخلیه کنند پس دیگر اصلا وقتی هم برای فکر کردن به این مسائل را ندارند ... باور کنید برای داشتن دموکراسی باید ذهنها عوض شوند نه افراد و حکومتها که این امر نیاز به زمان و مطالعه دارد چون نمیتوان به نیروی معجزه از (جهل به آگاهی) رسید !!
"فایدهٔ تحریم ها بر علیه ایران" !!...
ما را در سایت "فایدهٔ تحریم ها بر علیه ایران" !! دنبال می کنید