مثلا پسرها فكر كنند دخترها چقدر جاذبه دارند، چقدر متفاوتند، چقدر فرشتهاند، ولي غير قابل دستيابي اند، نميتوانم با آنها حرف يا قدم بزنم
و همين افكار را هم دخترها نسبت به پسرها پيدا خواهند كرد.
بعد كه همه را تا آخر عمر بیمار جنسی كرديم تا به چیزی جز جنس مخالف نیاندیشند كليه ثروت مادي و معنويشان را غارت مي كنيم.
۲. علومانساني را بيحيثيت ميكنيم. كاري مي كنيم تا آمريكايي ها، رشته هاي علوم انساني را مسخره كنند و بی ارزش بشمارند.
دستور مي دهيم به فارغ التحصيلان رشته هاي: فلسفه، مديريت، جامعه شناسي، اقتصاد، روانشناسي، حقوق، قضاوت و ... كار ندهند و بيشترشان سالها دنبال كار بگردند.
در عوض رشته هاي فنی مهندسي، پزشكي و دندان پزشكي را خيلي پر رونق و پولساز مي كنيم.
مي گوييم علوم انساني مربوط به انسان هاي خنگ و لات است. سپس، مغزها را مي بريم رشتههاي مهندسي، پزشكي و دندانپزشكي.
به دليل اينكه بچههاي علومانساني از استعدادهاي متوسط به پايين انتخاب شدهاند توانايي حل مشكلات مديريتي و اجتماعي را نخواهند داشت، بنابراين آمريكاييان مجبور مي شوند با استعداد تر ها كه درس اين كار را نخواندهاند مثل مهندس ها و پزشك ها را بگذارند كار مديريت بكنند.
تمام كارهاي مديريتي كشور به جاي اينكه دست مديران بيفتد، به مهندسان و پزشكان و.... سپرده مي شود.
فيلسوفي وجود نخواهد داشت كه تئوري هاي عقلاني را به جامعه عرضه كند. جامعهشناس قوي براي حل مشكلات جامعه به وجود نخواهد آمد.
يك وكيل و حقوقدان باهوش و خبره نخواهند داشت و تا آخر، در نتيجه كشور درست اداره نشده و همه ارگانها و سازمانهايش از هم می پاشد.
سپس ما ايرانيان وارد عمل مي شويم و تمام آن استعدادهاي آمريكا كه در رشتههاي مهندسي مثل: فيزيك، فضا، نانو، مكانيك، برق و ... تحصيل كردهاند را دعوتنامه ميزنيم تا بيايند كشور ما، مفت و مجاني شروع به كار كنند.
روزي ۱۵ ساعت از آنها كار مي كشيم و گاهي هم توي سرشان مي زنيم كه اگر به كار زيادت اعتراض كني، مجوز اقامتت را ميگيريم و تو مجبور مي شوي به همان ديوانه خانهي آمريكا باز گردي.
آنوقت است كه وي مثل اسب، شروع به كار مي كند و دم نمي زند تا روز مرگ.
۳. موسيقي را كلا از مدارس حذف مي كنيم.
اول وقتي موسيقي خوب، از كشورشان حذف مي شود، جاي آنرا افسردگي و دلمردگي خواهد گرفت.
دوم همگي نسبت به موسيقي، بيسواد مي شوند و فرق ماماي گاو و موسيقي بتهوون را نخواهند فهميد و همين موضوع به ما كمك مي كند تا بهتر بتوانيم آنها را نسبت به خواننده هاي خودمان علاقمند و عاشق كنيم.
تا مثلا وقتي نام يكي از خوانندههاي ما را ميی شنوند از حس حقارت، حتي نتوانند حرف بزنند.
آنوقت است كه عاشق كشور ما، موسيقي ما، فرهنگ ما، فيلم هاي ما و كلا عاشق ما مي شوند و ما تا مي توانيم از اين قضيه سوءاستفاده کنیم.
۴. اجازه نمی دهیم که تاریخ گذشته خود را بدانند به این روش آنها کم کم بی هویت شده و نسبت به کشورشان هیچ عشق و علاقه ای نخواهند داشت و واژه ملیت برایشان ناشناخته می گردد.
۵. برای سرگرمی جوونهاشون هم انواع مواد مخدر ارزان و فراوان در اختیارشون می ذاریم تا اینجوری نسل جوونشون هیچ خواسته ای نداشته باشن و کم کم نابود بشن.
به اين صورت است كه شما مي توانيد آمريكا را ظرف ۳۰ سال نابود كنيد.
اين بود انشاي من براي نابود كردن آمريكا...
معلم زیر برگه ام نوشته:
انشاء خیلی خوبی بود.
البته اشاره نکردید بهشان یاد می دهیم بی مورد و بدون درک و فهم شعار دهند.
نمره شما 19
برچسب : نویسنده : iranmaster بازدید : 70